تنها راه دست یابی به تعالی "تغییر" است. این تغییر باید در تمام حوزه های انسان انجام شود.انسان از ۳ حوزه تشکیل شده است:
۱. جسم
۲. روح
۳. روان
در حوزه جسم بدون شک همه میدانند که جسم انسان تا سن معینی رشد میکند و پس از آن جسم فقط تغییر میکند. جسمی چاقتر شده و دیگری لاغر می شود. زمانی که از تغییر جسم سخن میگوییم منظور چابک، چالاک و سالم نگه داشتن جسم است.
در حوزه روح نیز راهکارهای بسیاری وجود دارد و از جمله انس با قرآن کریم و ائمه(ع). روح عامل بقای ابدی انسان است و پرتویی از روح خداوند می باشد که در ارتباط با ذات مقدس خداوند تغییر خواهد کرد.
روان متشکل از ذهن و نیازهای روانی است. زمانی که از تغییر روان صحبت میکنیم منظور تغییر ذهن و نیازهای روانی می باشد. ذهن انسان از افکار و احساسات تشکیل شده است و ما باید در اصل افکار و احساساتمان را تغییر دهیم.
افکار ما می تواند مخرب یا سازنده باشد و به همین صورت احساسات ناشی از افکار می توانند متفاوت باشند.
دو نکته را لازم می بینم که توضیح دهم.
نکته اول: برای تغییر رفتار انسان خداوند متعال روشی را در قرآن کریم بیان کرده است: "یا اَیُّها الَّذین آمَنوا اتَّقُوا اللّهَ وَ قولوا قَولاً سَدیداً* یُصلِح لَکُم اَعمالَکُم وَ یَغفِر لَکُم ذُنوبَکم"
ای کسانی که ایمان آورده اید تقوای خدا پیشه کنید و سخن درست و استوار بگویید تا اعمالتان را برای شما اصلاح کند و گناهانتان را بر شما بیامرزد.
از دو آیه فوق می توان فهمید که قول سدید (سخن استوار) راه تغییر رفتار است. قول سدید سخن ارزشمند و به دور از پستی است.در دیگر تفاسیر قول سدید را سخن حق، نیکو و راست معنی کرده اند. از جمع بندی تفاسیر می توان فهمید منظور از قول سدید سخن خداوند، ائمه، علم، دانشمندان و متفکران بشری است.
نتیجه قول سدید بهبود رفتار و آمرزش خطاهای گذشته است و این بسیار اعجاب انگیز است. پس باید سعی کنیم سخن مخرب و نااستوار استفاده نکنیم چرا که طبق گفته قرآن سخن نتیجه دارد.
نکته دوم: هر عملی که از آدمی سر میزند به دو قسمت تقسیم می شود:
۱. رفتار: عملی است بدون برنامه ریزی از پیش تعیین شده و ناآگاهانه و احساسی و نسنجیده
۲. اقدام: عملی است برنامه ریزی شده و سنجیده و آگاهانه و هدفمند که از انسان بروز می یابد.
انسان باید سعی کند از رفتارش بکاهد و بر اقداماتش بیفزاید و از قول سدید در سخنانش استفاده کند تا به این وسیله روانش تغییر کند.
برگرفته از سخنان استاد عقیل ملکی فر