مسافر تعالی

مسافر تعالی

مسافر تعالی

تفاوت آموزش و یادگیری در چیست؟

آموزش جنبه تئوری دارد و باعث افزایش اطلاعات و معلومات می شود.

یادگیری جنبه اجرایی و عملی دارد و درنتیجه باعث افزایش تجارب و توانایی شخص می شود.

آموزش عالم پرور است؛ اما خیلی از عالم ها نمی توانند به علمشان، عمل کنند؛ لذا یادگیری عامل پرور است.

آموزش در دل یادگیری است. ابتدا آموزش وجود دارد و سپس یادگیری.

خلق کار بزرگ محصول یادگیری است.

نشانه یادگیری: یادگیری زمانی رخ می دهدکه ما شاهد تغییر در رفتار، کردار و بهبود عملکرد فرد باشیم؛ حتی در امور روزمره (کسی دیر بیدار می شده و اکنون صبح زودتر بیدار می شود)


یادگیری باعث افزایش توانستن می شود.

آموزش باعث افزایش دانستن می شود.


برگرفته از سخنان استاد ملکی فر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۵ ، ۲۰:۴۷
لاله باباجانی

افراد معمولی و عالی ۱۰ ویژگی دارند که در مقابل هم قرار می گیرند.

۱. غفلت در مقابل هوشیاری

۲. افراد معمولی چوب خشک هستند و افراد عالی یادگیرنده و خلاق اند.

۳. معمولی ها در کودکی مانده اند و عالی ها به بزرگسالی تشرف یافته اند.

۴. ذهن معمولی در مقابل ذهن عالی

۵. موتور درونی افراد معمولی خاموش است و موتور درونی افراد عالی روشن می باشد.

موتور درونی: ارزش ها، ماموریت و چشم انداز

۶. عدم آشنایی با قهرمان درون برای معمولی ها و آشنایی با قهرمان درون برای عالی ها

۷. دچار ضعف روحی و روانی هستند و عالی ها به بلوغ روحی و روانی رسیده اند

۸. آدم معمولی مصرف کننده است و عالی ها تولید کننده اند.

۹. احساس بی قدرتی برای معمولی ها و احساس قدرت(تاثیر گذاری در جهان) برای عالی ها

۱۰. در خود مانده و خود محور هستند و عالی ها از خود فراتر رفته اند.



برگرفته از سخنان استاد عقیل ملکی فر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۵ ، ۰۱:۲۱
لاله باباجانی
تنها راه دست یابی به تعالی "تغییر" است. این تغییر باید در تمام حوزه های انسان انجام شود.
انسان از ۳ حوزه تشکیل شده است:
۱. جسم
۲. روح
۳. روان

در حوزه جسم بدون شک همه میدانند که جسم انسان تا سن معینی رشد میکند و پس از آن جسم فقط تغییر میکند. جسمی چاقتر شده و دیگری لاغر می شود. زمانی که از تغییر جسم سخن میگوییم منظور چابک، چالاک و سالم نگه داشتن جسم است.

در حوزه روح نیز راهکارهای بسیاری وجود دارد و از جمله انس با قرآن کریم و ائمه(ع). روح عامل بقای ابدی انسان است و پرتویی از روح خداوند می باشد که در ارتباط با ذات مقدس خداوند تغییر خواهد کرد.

روان متشکل از ذهن و نیازهای روانی است. زمانی که از تغییر روان صحبت میکنیم منظور تغییر ذهن و نیازهای روانی می باشد. ذهن انسان از افکار و احساسات تشکیل شده است و ما باید در اصل افکار و احساساتمان را تغییر دهیم.
افکار ما می تواند مخرب یا سازنده باشد و به همین صورت احساسات ناشی از افکار می توانند متفاوت باشند.
دو نکته را لازم می بینم که توضیح دهم.
نکته اول: برای تغییر رفتار انسان خداوند متعال روشی را در قرآن کریم بیان کرده است: "یا اَیُّها الَّذین آمَنوا اتَّقُوا اللّهَ وَ قولوا قَولاً سَدیداً* یُصلِح لَکُم اَعمالَکُم وَ یَغفِر لَکُم ذُنوبَکم"
ای کسانی که ایمان آورده اید تقوای خدا پیشه کنید و سخن درست و استوار بگویید تا اعمالتان را برای شما اصلاح کند و گناهانتان را بر شما بیامرزد.
از دو آیه فوق می توان فهمید که قول سدید (سخن استوار) راه تغییر رفتار است. قول سدید سخن ارزشمند و به دور از پستی است.در دیگر تفاسیر قول سدید را سخن حق، نیکو و راست معنی کرده اند. از جمع بندی تفاسیر می توان فهمید منظور از قول سدید سخن خداوند، ائمه، علم، دانشمندان و متفکران بشری است.
نتیجه قول سدید بهبود رفتار و آمرزش خطاهای گذشته است و این بسیار اعجاب انگیز است. پس باید سعی کنیم سخن مخرب و نااستوار استفاده نکنیم چرا که طبق گفته قرآن سخن نتیجه دارد.

نکته دوم: هر عملی که از آدمی سر میزند به دو قسمت تقسیم می شود: 
۱. رفتار: عملی است بدون برنامه ریزی از پیش تعیین شده و ناآگاهانه و احساسی و نسنجیده
۲. اقدام: عملی است برنامه ریزی شده و سنجیده و آگاهانه و هدفمند که از انسان بروز می یابد.

انسان باید سعی کند از رفتارش بکاهد و بر اقداماتش بیفزاید و از قول سدید در سخنانش استفاده کند تا به این وسیله روانش تغییر کند.

برگرفته از سخنان استاد عقیل ملکی فر
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۵ ، ۱۱:۵۶
لاله باباجانی
تعالی از لحاظ لغوی یعنی برتر شدن، سرآمد شدن، والایی، بلند پایه گردیدن، ترقی، پیشرفت، رفعت، بلند شدن، تغییر. همه این ها در معنای واژه تعالی آمده است و تمامی این معانی در جایگاه خود درست هستند؛ اما اگر بخواهیم در دیدی عمیقتر معنی تعالی را بگوییم می شود: منحصر به فرد شدن، متفاوت شدن،از وضع موجود فراتر رفتن و چیزی که باید شدن.
نیچه معتقد می باشد در وجود هر شخصی قهرمانی نهفته است که منتظر کشف شدن هست. به معنایی می شود گفت تعالی کشف قهرمان درون است.
طی تحقیقت انجام شده در وجود هر کسی دو "من" وجود دارد.
من واقعی: همان چیزی هست که ما الان هستیم. این من دست پرورده محیط می باشد.
من حقیقی: همان عطیه الهی یا قهرمان درون که نیچه بهش اشاره می کند با دنیایی از استعداد ها و توانایی ها
این سخن در قرآن نیز آمده و خداوند متعال در آیه ۴ و ۵ سوره تین می فرمایند: لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم* ثم رددناه اسفل سافلین
قطعا انسان را در بهترین صورت ممکن خلق کردیم* سپس او را به اسفل سافلین منتقل نمودیم.
در تفسیر احسن تقویم استاد مطهری میگویند: انسان هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی( قوه تدبر) در بهترین حالت ممکن است. استاد می گویند: خلقت انسان در نیکوترین استعداد هاست، هم استعداد های بدنی و هم استعداد های روحی
همچنین استاد ملکی فر در این باره می گویند: انسان هم از لحاظ فکری و هم روحی و جسمی به بهترین شکل ممکن آفریده شده است. انسانی که ظرفیت خداگونه دارد و منظور اولین نمونه ای است که خلق شده است و منظور همان مستوره ای می باشد که در وجود ما نهفته است.
احسن تقویم در اصل همان قهرمان درون مدنظر نیچه می باشد.
سپس خداوند میفرماید: انسان را به اسفل سافلین منتقل کردیم. اسفل سافلین دنیای مادی است که در آن به سر می بریم. دنیای سراسر محدودیت، پستی و کاستی
اما خداوند در وجود بندگانش ویژگی های عالم ملکوت را نیز قرار داده تا انسان ها بتوانند با بهره گیری از این ویژگی ها رشد کرده و به عالم ملکوت برسند.
در اصل تعالی رسیدن به عالم ملکوت است. تعالی بالا کشیدن خود از اسفل سافلین و رسیدن به احسن تقویم می باشد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۵ ، ۱۰:۵۰
لاله باباجانی

در پاسخ به این سوال می توان گفت چون ما یکبار زندگی می کنیم و جایی برای اشتباه کردن وجود ندارد. اگر ما خواسته هایمان را نشناسیم به بیراهه می رویم و از موفقیت باز می مانیم؛ آن هم در زمانه ای که عصر تقدیس موفقیت است.

آدم های عالی آنانند که میدانند چه می خواهند؛ چرا می خواهند و چگونه می خواهند.

خواسته شناسی برآیند 4 شناخت است:

1. خداشناسی

2. خود شناسی

3. زمانه شناسی

4. آینده شناسی

این 4 شناخت + خواسته شناسی؛ پنج شناختی است که هر شخص عالی به آن نیاز دارد.

آدم های معمولی در بحث خواسته شناسی یا خواسته هایشان را نمیدانند یا اگر خواسته های واقعی شان را بشناسند؛ راه رسیدن به آنها را نمی دانند و عموما به دنبال مقصر برای عدم موفقیتشان می گردنند؛ در حالی که فرد عالی مسئولیت پذیر است.

برای رسیدن به موفقیت، در عصر موفقیت عوامل متعددی دخیل هستند مانند: محل زندگی، خانواده، سطح هوش و ....؛ اما مهمترین عامل داشتن چشم انداز است. چشم انداز تصویری از آینده مطلوب است. چشم انداز هدف بزرگ مهیج بی باکانه هست که برای رسیدن به آن حداقل ده سال زمان نیاز داریم.



برگرفته از سخنان استاد ملکی فر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۵ ، ۰۸:۵۳
لاله باباجانی
انسان ها ۳ دسته اند: ضعیف، معمولی و عالی
در این مبحث با افراد ضعیف کاری ندارم و قصد دارم تفاوت افراد معمولی و عالی رو بر اساس خواسته شناسی با ۹ معیار و ملاک عنوان کنم.


ملاک اول: مقلدانه یا محققانه بودن خواسته ها
آدم های معمولی افرادی مقلد هستند. دلیل خواسته هایشان را نمی دانند. انسان های معمولی یک پیش فرض دارند و آن پیش فرض این است که "او یک انسان است مثل بقیه". او خود را همانند دیگران می داند و درنتیجه راهی که می رود تقلید است.
انسان عالی تمام خواسته هایش بر اساس شناخت و تحقیق است. او نسبت به خواسته اش معرفت و شناخت دارد.او از خواسته هایش عالمانه دفاع می کند. انسان عالی یک پیش فرض دارد و آن پیش فرض این است که "هر انسانی، یک فرد منحصر به فرد است.(در اصل هر موجودی منحصر به فرد است). در نتیجه او معتقد است راهی که باید برود یک راه تازه و منحصر به خود اوست. انسان عالی می داند که با دیگران شباهت هایی دارد؛ اما او می داند هر کسی برای هدف خاصی آفریده شده است.


ملاک دوم: منشٱ خواسته ها
منشآ یعنی مبدا و جایگاهی که خواسته ها از آن سرچشمه می گیرند.
آدم معمولی منشٱ خواسته هایش در بیرون از وجودش می باشد. منظور از بیرون محیط است. ادم معمولی به شدت تحت تاثیر شرایط محیط بیرونی است؛ در نتیجه با تغییر شرایط خواسته هایش، تغییر می کنند.
خواسته های آدم عالی(بیشتر ملاک خواسته های کلی است) از درون او می جوشد. منظور از درون باور ها و اعتقادات است. خواسته های آدم عالی ثبات و پایداری دارند و به همین دلیل شخصیت آدم عالی پایدار است.


ملاک سوم: اندازه خواسته ها(بیشتر به اهداف نگاه داریم)
آدم های معمولی خواسته ها و اهداف کوچک دارند؛ چون کوچک اندیش هستند. از اندیشیدن به اهداف بزرگ می ترسند. آنها مدام میگویند: (غیر ممکنه، امکانات زیاد می خواهد، چه جوری شروع کنم، مگه ممکنه بتونم انجام بدم، منکه این کار رو تا به حال انجام ندادم و ...)
آدم های عالی خواسته ها و اهداف بزرگ دارند؛ زیرا بزرگ اندیش هستند.آنها از اندیشیدن به اهداف بزرگ نمی ترسند و معتقدند می توانند کارهای بزرگ و غیرممکن را انجام دهند.


ملاک چهارم: جنس خواسته ها
جنس خواسته های آدم معمولی مادی است. او به دنبال پول و مقام و ثروت است بدون اینکه نگاه معنوی پشت خواسته ها و اهدافش داشته باشد.
آدم عالی جنس خواسته هایش مادی و معنوی است. او از مادیات به عنوان راهی برای رسیدن به معنویات بهره می برد. تاکید اصلی آدم عالی بر معنویات است. مادیات برای او هدف نهایی نیستند.


ملاک پنجم: کیفیت خواسته ها
سطح خواسته های آدم معمولی پایین است. به طور مثال او ثروت را می خواهد برای خوش گذرانی
اما سطح خواسته های آدم عالی بالاست حتی اگر مادی باشد. به طور مثال آدم معمولی پول را می خواهد برای کمک به نیازمندان نه فقط خوش گذرانی.


ملاک ششم: ارزشمندی خواسته ها
آدم معمولی شخص ارزشمندی نیست؛ چرا که خواسته هایش شخصی هستند و در نهایت خانوادگی. آدم معمولی درخود ماندگی دارد و نمی خواهد برای جامعه و حتی بشریت کاری انجام دهد.
آدم عالی ارزشمند است؛ چرا که خواسته هایش رنگ اجتماعی و حتی بشری دارد. به عنوان مثال او حتی در کارش نیز هدف خدمت به مردم را دارد. انسان عالی از خودش فراتر رفته و برای جامعه و بشریت گام بر میدارد.


ملاک هفتم: تفزق و تمرکز خواسته ها
آدم معمولی اهداف و خواسته های کوچکی دارد. اهدافش هیچ ربطی به هم ندارند و پراکنده هستند. او لیست بالابلندی از اهداف دارد؛ اما چشم انداز ندارد. آدم معمولی به دلیل تفرق خواسته هایش و پراکنده بودن آنها انرژی کم می آورد و در هیچ کدام از اهدافش به جایی نمی رسد.
آدم عالی خواسته هایش متمرکز است. ۴یا۵ خواسته کلی دارد. او یک هدف بزرگ و جسورانه به نام چشم انداز دارد که همانند چتری دیگر اهدافش را پوشش می دهد. او به دلیل داشتن چشم انداز انرژی اش از درون تامین می شود.
یکی از رموز افراد موفق. تمرکز در یک مسیر است.


ملاک هشتم: ثبات یا تغییر خواسته ها
ادم معمولی در خواسته هایش ثبات ندارد؛ چراکه او خواسته هایش را از محیط بیرون می گیرد. او به دلیل نداشتن چشم انداز یک راه ثابت ندارد که پیش رود و مدام از شاخه ای به شاخه دیگر می پرد.
ادم عالی خواسته هایش ثابت اند؛ هم به دلیل منشٱ خواسته هایش هم به دلیل داشتن چشم انداز


ملاک نهم: شفافیت خواسته ها
آدم معمولی در خواسته هایش گنگ است. او منظورش در خواسته هایش را نمی داند؛ به عبارتی می توان گفت او نیت اهدافش را نمی داند.
ادم عالی نیت خواسته هایش را می داند و به طور شفاف می داند به چه چیزی می خواهد برسد.


برگرفته از سخنان استاد ملکی فر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۱۱
لاله باباجانی

خواسته چیست؟(۲)

در قسمت قبل دسته بندی از خواسته ها رو مطرح کردیم و در این قسمت نیز دسته بندی های دیگری را مطرح می نماییم.

خواسته ها از لحاظ درستی به ۳ دسته تقسیم می شوند:

۱- خواسته های کاذب: خواسته هایی هستند که به شخص تعلق ندارند و بر اثر تحمیل دیگران شخص از آنها به عنوان خواسته یاد میکند.

۲- خواسته های غلط: خواسته هایی که در شناخت آنها فرد اشتباه کرده و تصور میکند که آنها درست هستند.

۳- خواسته های واقعی: خواسته هایی هستند که حقیقتا به شخص تعلق دارند.

مشخصه خواسته های واقعی: (عقلانی بودن، تحقیق شده هستند، با شخص متناسب هستند)


دسته بندی دیگری از خواسته ها وجود دارند که به کلی و هدف تقسیم میشوند:

۱- خواسته های کلی: خواسته هایی هستند که ما در تمام عمرمان به دنبال تحقق آنها هستیم. این خواسته ها ضرب الاجل ندارند و حد و اندازه ندارند. مانند (رضایت خداوند، تعالی در همه ابعاد، خلق دانش، خلق ثروت در همه ابعاد و...)

۲- اهداف: خواسته هایی هستند که در دوره ای از زمان به دنبال تحقق آنها هستیم. این خواسته ها زمان بندی مشخص دارند و اندازه آنها مشخص است؛ به عبارت دیگر زمانی که به آنها رسیدیم دیگر نیاز نداریم که به آنها برسیم مانند: گرفتن مدرک کارشناسی در رشته ای خاص، خریدن خانه در فلان منطقه یا خریدن ماشین فلان و...

در این خصوص سخنی از امام علی(ع) هست که می فرمایند: "اگر خواسته ای ضرب الاجل نداشته باشد، تحقق نمیابد."


رابطه ای که میان خواسته های کلی و اهداف وجود دارد این است که ما بر اساس خواسته های کلی مان اهدافمان را انتخاب میکنیم؛ در اصل کسانی که خواسته های کلی( ارزش) ندارند، هدفهایشان پایدار نیست.


برگرفته از سخنان استاد عقیل ملکی فر

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۵۷
لاله باباجانی

خواسته چیزی است که طالب به دست آوردن آن هستیم و با رسیدن به آن احساس موفقیت میکنیم. به بیانی دیگر خواسته همان مطلوب ماست.

خواسته ها دسته بندی های متفاوتی دارند.خواسته ها را می توان از نظر جنس به ۲ دسته تقسیم کرد:

۱. خواسته های مادی(زمینی اند)

۲. خواسته های معنوی(در پیوند با خداوند به دست می ایند)


دسته بندی دیگری از خواسته ها وجود دارند که به ۳ دسته تقسیم می شوند:

۱. خواسته های جسمانی( آب،لباس،غذا و ...)

۲. خواسته های روانی ( محبت، توجه، تایید، احترام، دوست داشته شدن، دوست داشتن، تعالی و ...)

۳. خواسته های روحانی ( روحی یا معنوی)


برگرفته از سخنان استاد عقیل ملکی فر

ادامه دارد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۵ ، ۱۶:۳۵
لاله باباجانی

عید رمضان آمد و
 ماه رمضان رفت
صد شکر که این آمد و 
صد حیف که آن رفت


 عید سعید فطر مبارک

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۵ ، ۱۵:۴۶
لاله باباجانی